۱۳۸۸ مرداد ۷, چهارشنبه

استیلای تصاویر / اسماعیل حسام مقدم

استیلای تصاویر / اسماعیل حسام مقدم
تاملی کوتاه در باب تلویزیون

تفکر ابزاری در درون خویش نیروهایی دارد که به بازتولید خود می پردازد، دنیایی از ابزارهایی که چرخه ی بسته ی استیلا را قوام می بخشند و ساختار بهم بسته ای دارد که موجد انباشتن آگاهی هایی کاذب و غیر رهایی بخش در فرد می گردند. از ابزارهایی که این هژمونی را ثبات می بخشد،" تلویزیون" است. تصویرسازی هایی با مضامین بهم پیوسته ی اقتدار و کمیت بخش، که بر ذهن و روان فرد مستولی گشته و در شکل دهی به آن، معناهایی مسلّط را بر ساخته می کند. تلویزیون حاوی برنامه هایی آکنده از معناها، ارزش ها و ایده های خاصی است که باید و نبایدها و هنجارهای دستگاه حاکم را می پراکند و در مردم این میل را ایجاد می کند تا به شیوه های مقبول اجتماعی فکر و رفتار کنند. هنجارها و فُرم های اجتماعی دیگر زاده ی تعامل انضمامی سوژه ها (ذهن افراد) نیست بلکه این رابطه عکس گشته و این هنجارهای مسلط هستند که ذهنیت افراد را تعریف یا بازتعریف می کنند. ژان بودریار؛ فیلسوف متأخّر فرانسوی در کتاب «فرهنگ رسانه های گروهی» می گوید: «... ناگفته پیداست که محتوای رسانه ها در بیشتر مواقع نقش واقعی آنها را از ما پنهان می سازد. محتوای خود را به صورت پیام ارائه می کند، در حالی که پیام واقعی تغییر ساختار عمیقی است (تغییر میزان، الگو، عادت) که در رابطه های انسانی شکل گرفته است ... پیام تلویزیون تصاویری نیست که ارسال می کند بلکه روش های جدید ارتباط و درکی است که تحمیل می کند و تغییراتی است که در ساختارهای خانوادگی و جمعی به وجود می آورد ...»از طرف دیگر تلویزیون با خصوصیت تکرارپذیری اثر هنری، نقش زیبایی شناسانه ی اثر هنری را از آن سلب می کند و به بازتولید مکانیکی اثر هنری مشغول می شود و ابزاری در اختیار صنعت فرهنگ می شود که اثر هنری را با دستکاری و سطحی نگری در مقابل فرد نمودار می سازد. تلویزیون با فرو کاستن هر امر واقعی به دو گانه های ساده انگارانه ی خوب و بد، هنجارهای سطحی و سنگ خود را در کاغذ کادو و با زیبایی تمام به مخاطب عرضه می دارد و زشتی جهان را با زیبایی ظاهری و فریبنده ای پنهان می سازد.


منتشرشده در شماره 441 از هفته نامه اتحاد جنوب

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر